سيد خراساني و شعيب بن صالح
در روايات ظهور، به نهضت و حركت شخصي به نام خراساني برمي‌خوريم كه از ناحية شرق به ياري امام زمان(ع) برمي‌خيزد و سپاه وي فرمانده‌اي دارد. حال پرسش اين است كه پرچمدار و فرماندة سپاه خراساني كيست؛ در پاسخ بايد بگوييم كه خروج سفياني در برخي روايات، از نشانه‌هاي ظهور خوانده شده است؛ در همان سالي كه سفياني قيام مي‌كند، سيّد خراساني از سمت مشرق قيام كرده، به سمت كوفه مي‌رود. در روايات، اين شخص به خوبي معرفي نشده؛ ولي ظاهراً پرچمدار حق است كه براي مبارزه با ظلم قيام مي‌كند. نويسندة كتاب «عصر ظهور» در اين رابطه مي‌نويسند: «اندكي پيش از ظهور حضرت مهدي(ع) در ميان ايرانيان شخصي با عنوان سيّد خراساني ظاهر شده كه رهبري سياسي مردم را به عهده مي‌گيرد. شعيب بن صالح نيز پرچمداري را عهده‌دار مي‌شود. ايرانيان تحت رهبري اين دو تن، نقش مهمّي را در حركت ظهور آن حضرت ايفا مي‌كنند. سيّد خراساني و شعيب، جنگ را در مرزهاي ايران، تركيه و عراق هدايت مي‌كنند و نيروهاي مستقر در شام، خود را به پيش رانده و در همان زمان، از دو جناح عراق و شام آمادة پيشروي بزرگ به سوي فلسطين و قدس مي‌شوند».1 از سخنان معصومان(ع) به دست مي‌آيد كه پرچم‌هاي متعدّدي از شرق يعني بلاد شرقي ايران تا سرحدّ چين قيام مي‌كنند كه ظاهراً محلّ اجتماع آنها خراسان است و خراساني نيز كه پرچم مستقلّي دارد با كمك آنان، حركت خود را آغاز مي‌نمايد، پرچم خراساني مهم‌ترين آن پرچم‌هاست. و به اين اعتبار از همة آنها به رايات شرقي تعبير شده كه داراي پرچم‌هاي سياه هستند. نكتة ديگر اينكه در روايات به سه پرچم از خراسان اشاره شده است كه در سه مرتبه قيام مي‌كنند كه دو مورد از آنها تحقّق يافته؛ يكي «بيرق‌هاي سياه ابومسلم خراساني» كه براي تشكيل دولت بني‌العبّاس بوده است و دوم «پرچم مغول» كه از ناحية خراسان آمد و دولت بني‌العبّاس را بر هم زد، ليكن پرچم سوم باقي مانده و اوست كه متصّل به ظهور امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ خواهد بود و با سفياني خواهد جنگيد. حضرت باقر(ع) فرمودند: «آنگاه كه لشكر سفياني در كوفه مشغول قتل و غارت باشند، بيرق‌هايي از طرف خراسان برسند كه منزل‌ها را به سرعت طي كنند و با ايشان، چند نفر از اصحاب قائم ـ ارواحنا فداه ـ باشد». رسول خدا(ص) در روايتي اين‌گونه فرمودند: «خداوند براي ما اهل بيت آخرت را بر دنيا برگزيده است. همانا پس از من دودمانم آواره و مطرود واقع خواهند شد؛ تا آنگاه كه پرچم‌هاي سياه از سوي مشرق پديدار شود. پس آنان حق را طلب كنند ليكن به ايشان داده نشود، پس مي‌رزمند و پيروز مي‌شوند پس هر كس از شما و نسل شما ايشان را درك كرد بايد خود را به آنان رساند اگرچه بر روي يخ‌ها بخزد آنان امر را به مردي از خاندان من مي‌سپارند كه زمين را از عدل و داد لبريز مي‌سازد پس از آنكه از ظلم و جور مالامال شود. براساس رواياتي كه در منابع حديثي شيعه (مانند «غيبت» نعماني و طوسي) در خصوص اين شخص وارد شده است، احتمال دارد بتوان خراساني را ياور خراسانيان، رهبر آنان و فرماندة لشكر خراسان تفسير كرد. گاهي نيز از او تحت عنوان هاشمي ياد شده است. با اين حال در روايات، از پرچمدار سپاه ايران سخن به ميان آمده و آن شعيب بن صالح است. اميرمؤمنان(ع) مي‌فرمايند: «سفياني و صاحبان پرچم‌هاي سياه با يكديگر روبرو مي‌شوند (احتمالاً سپاه سيّد خراساني يا سيّد هاشمي)؛ در حالي كه ميان آنان جواني از بني‌هاشم است كه در كف دست چپ او، خال سياهي است و در پيشاپيش لشكريان او، شخصي از قبيلة بني تميم به نام شعيب بن صالح قرار دارد».2 در روايات از عمّار ياسر نقل شده كه: «شعيب بن صالح، پرچمدار حضرت مهدي(ع) است».3 در منابع اهل سنّت نيز آمده است: «فرماندة لشكريان پيشرو حضرت مهدي(ع) مردي از قبيلة بني تميم است كه محاسن كمي دارد و او را شعيب بن صالح نامند».4 و نيز: «از خراسان سپاهي حركت مي‌كند كه كمربندهاي سياه و پيراهن سفيد پوشيده‌اند، جزو پيش‌قراولان سپاه، فرمانده‌اي است به نام شعيب بن صالح... آنان سپاهيان سفياني را شكست داده، گريزان مي‌كنند و در بيت‌المقدّس فرود مي‌آيند و زمينة ظهور حضرت مهدي(ع) را پايه‌ريزي مي‌كنند».5 به هر حال وجود سيّد خراساني را بپذيريم يا نه و اينكه او رهبر سپاهيان ايران است، در روايات از شعيب بن صالح تحت عنوان پرچمدار و پيش‌قراول سپاه ايران و از زمينه‌سازان حكومت جهاني حضرت مهدي(ع)، سخن به ميان آمده است كه احتمالاً مورد سؤال شما نيز همين شخص است. روایات مربوط به خراسانی كه از طریق اهل سنت و همچنین در منابع متأخر شیعه وارد شده است به روشنی دلالت دارد بر این كه آن شخصیت از ذریه امام حسن مجتبی ـ علیه السلام ـ یا امام حسین ـ علیه السلام ـ است و از او به عنوان هاشمی خراسانی یاد شده است و صفات جسمی وی را كه دارای صورت نورانی است و خال برگونه راست و یا دست راست دارد بیان كرده اند.[10] نویسنده از روایات وارده در منابع متقدم شیعه نتیجه متفاوت می گیرد.[11] همین طور در مورد صفات جسمانی سید خراسانی نیز برداشتهای متفاوت و گوناگون وجود دارد مثلاً از كلمه «فتی» كه در روایات مربوط به سید خراسانی یا حسنی ذكر شده است بعضی جوانی سنی را فهمیده و در نتیجه می گویند سید خراسانی هنگام قیامش، جوان است[12] در حالی كه برخی دیگر جوان مردی را معنی مناسب برای آن می دانند و می گویند جوان مردی یكی از ویژگی های سید خراسانی است نه اینكه سید خراسانی هنگام قیام در سنین جوانی قرار داشته باشد.[13]یكی دیگر از صفات جسمانی سید خراسانی داشتن خال بر گونه و یا دست راست است و در تفسیر آن نیز احتمالات مختلف وجود دارد كه آیا به معنی خال معروف است و یا اینكه از ماده خلل و به معنی آسیب دیدگی و نقص است. الخراساني هو الذي يسلم الراية إلى الإمام المهدي (عج) أو يكون أعلى منصب عند أهل إيران (خراسان) حتى يسلم راية الولاية والقيادة إلى الإمام المهدي (عج). إذا خرجت خيل السفياني (عدو الإمام المهدي عج) إلى الكوفة بعث في طلب أهل خراسان، ويخرج أهل خراسان في طلب المهدي (أي لمبايعته) فيلتقي هو الهاشمي (الخراساني) برايات سود على مقدمته شعيب بن صالح (قائدة الجيش) فيلتقي هو وأصحاب السفياني بباب إصطخر (منطقة بجنوب إيران) فيكون بينهم ملحمة عظيمة فتظهر الرايات السود (أي تنتصر) وتهرب خيل السفياني، فعند ذلك يتمنى الناس المهدي (أي لمبايعته كما بايعه الإيرانيون) ويطلبونه. - مخطوطة ابن حماد ص86. ورد في الروايات عند الطرفين أن مواصفات الخرساني كالتالي: 1- سيد هاشمي حسيني. 2- من خراسان. 3- صبيح الوجه. 4- في خده الأيمن خال. 5- في يده اليمنى خال أو خلل (الخال في اللغة علامة ضعف). 6- أنه أعلى منصف في إيران، أي يكون القائد الأعلى للجيش أو للجمهورية شعيب بن صالح: شعيب بن صالح جواني است گندمگون، لاغر، با ريش كم‌پشت، صاحب بصيرت و يقين از اهالي ري كه اندكي پيش از ظهور حضرت در ميان ايرانيان، ظاهر شده و نقش رهبر نظامي را در حركت ظهور آن حضرت، ايفا مي‌كند. او مردي است شكست‌ناپذير، اگر كوه در مقابلش بايستد آن را منهدم كرده و عبور مي‌كند. وي به همراه سيّد خراساني كه رهبري سياسي ايرانيان را به عهده دارد، پرچم اسلام را به حضرت مهدي(ع) مي‌سپارند و با نيروهاي خود در نهضت آن حضرت شركت مي‌كنند. خراساني و شعيب در زمره ياران خاصّ آن حضرت قرار مي‌گيرند و شعيب بن صالح به فرماندهي كلّ نيروهاي حضرت مهدي(ع) منصوب مي‌گردد. البتّه احتمال دارد كه جهت حفظ و ايمني، نام او مستعار باشد تا وعدة الهي محقّق شود. همچنين امكان دارد كه نام او و نام پدرش مشابه شعيب و صالح يا به معناي اين دو باشد. برخي روايات وي را اهل سمرقند ـ كه هم‌اكنون در اشغال شوروي است ـ مي‌داند، امّا بيشتر روايات مي‌گويد كه او اهل ري است و با قبيلة بني‌تميم نسبتي دارد و اينكه از يكي از بخش‌هاي بني‌تميم ـ به نام محروم ـ مي‌باشد و اينكه وي غلامي از بني‌تميم است.6 روايتي كه مي‌گويد فاصلة ميان خروج شعيب و سپردن زمام امور را به مهدي(ع) 72 ماه است را مي‌توان حكم به صحّت آن نمود كه در اين صورت، ظاهر شدن خراساني و شعيب، شش سال قبل از ظهور حضرت مهدي(ع) خواهد بود.7 کتاب عصر ظهور شيخ علي کوراني را مي خوانم . درباره دو شخصيت ايراني مقارن ظهور مي نويسد . سيد خراساني و شعيب ابن صالح ( در برخي روايات صالح ابن شعيب آمده است ). شيخ علي کوراني در مطلبي با عنوان " ظاهر شدن خراساني و شعيب در ايران " مي نويسد : " بطور خلاصه نقش آن دو چنانچه از منابع اهل سنت و برخي از روايات شيعه روشن مي شود اين است که در آن زمان ايرانيانيان درگير جنگي نابرابر با دشمنان خويشند و در اثر طولاني شدن جنگ سيد خراساني را به عنوان سرپرست امورشان انتخاب مي نمايند. گرچه وي به اين امر چندان رغبتي نشان نمي دهد اما با اصرار زياد آنان مي پذيرد و زمانيکه رهبري ايرانيان را پذيرفت با ايجاد وحدت کلمه در صفوف نيروهاي مسلح ايراني سردار رشيد خود شعيب ابن صالح را به فرماندهي کل نيروهاي مسلح تعيين مي کند. " شيخ علي کوراني سپس با توضيح شرايط ظهور حضرت مهدي عج مي نويسد : " خراساني و شعيب در زمره ياران خاص آن حضرت قرار مي گيرند و شعيب به فرماندهي کل نيروهاي حضرت منصوب مي گردد نيروهاي خراسانيان مرکز ثقل و يا هسته مرکز لشکريان حضرت را تشکيل مي دهند که وي براي تصفيه وضع داخلي کشور عراق و مخالفان و شورشيان و سپس در درگيري با ترکان ( روسها ) و در نهايت در پيشروي بزرگ جهت آزادسازي قدس بر آنها تکيه مي کند . " کوراني سپس به رواياتي که ويژگيهاي شعيب پرداخته اشاره مي کند و مي گويد : " اما نسبت به شعيب ابن صالح و يا صالح ابن شعيب بايد گفت که روايات ويژگيها و اوصاف وي را ذکر کرده است که جواني است گندم گونه لاغر داراي محاسني کم پشت صاحب بصيرت و يقين و اراده اي خلل ناپذير و از جنگاوران بنام و ممتاز مي باشد . او مردي است شکست ناپذير اگر کوه در مقابلش بايستد آن را منهدم کرده و عبور مي کند ... تا آخر . البته احتمال دارد که جهت حفظ و ايمني نام او مستعار باشد ... بيشتر روايات مي گويد او اهل ري است .. سئوال ديگر از زمان ظاهر شدن آن دو شخصيت است .. آنچه بهتر به نظر مي رسد اين است که ظاهر شدن آن دو تن در سال ظهور حضرت مهدي عج و همزمان با خروج سفياني و يمني است البته احتمال دارد روايتي که مي گويد : " فاصله بين خروج شعيب و بين سپردن زمام امور به مهدي ع هفتاد و دو ماه مي باشد " مي توان حکم به صحت آن نمود که در اين صورت ظاهر شدن خراساني و شعيب شش سال قبل از ظهور حضرت مهدي ع خواهد بود . " براي مطالعه در اين زمينه مي‌توانيد به منابع زير رجوع كنيد: 1. چشم‌اندازي به حكومت مهدي، نوشتة نجم‌الدّين خراساني، 2. تحليل تاريخي نشانه‌هاي ظهور، نوشتة مصطفي صادقي. اما حديث جالب و مهمي كه كمتر اشاره شده .... حديثي است از كتاب" مائتان وخمسون علامةحتى ظهور الإمام المهدي السيد محمد علي الطباطبائي الحسني" 62- عن النبي(ص):((تخرج رايات من المشرق يقودها رجل من تمتم يقال له شعيب بن صالح فيستنفذ ما في أيديهم من سبي أهل الكوفة ويقتلهم)). وعنه(ص):((يلقي أهل بيتي بلاء حتى يبعث الله راية من المشرق سوادء من نصرها نصره الله ومن خذلها خذله الله حتى يأتوا رجلاً اسمه كأسمي فيولونه أمرهم فيؤيده الله بنصره)) پي‌نوشت‌ها: 1. كوراني، عصر ظهور، ص 270. 2. ابن حماد، فتن، ص 86. 3. ابن طاووس، ملاحم، ص 53. 4. شبلنجي، نور الابصار، ص 138. 5. ابن حماد، همان، ص 84 و عقد الدرر، ص 125. 6. كوراني، همان، صص 24 و 32 و 271. 7. همان. [10] . كورانی، پیشین، ص 270. [11] . همان. [12] . ر. ك: قزوینی، پیشین، ص 425. [13] . ر. ك: هاشمی شهید، پیشین، ص 365.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : سه شنبه 29 بهمن 1392برچسب:سيد خراساني و شعيب بن صالح سيد خراساني و شعيب بن صالح سيد خراساني و شعيب بن صالح , | 22:42 | نويسنده : بسیجی گمنام امام خامنه ای |